این نوشتار را به دقت بخوانید.این نوشتار ما را به این نتیجه اخلاقی می رساند که با سلام و صلوات نمی توان حقایق تلخ یک جامعه را نادیده گرفت و بیان کردن آن را سیاه نمایی جلوه داد....
بنیآدم اعضای یك پیكرند، چه شد؟!
همشهری تندرست در گزارشی به بررسی علل و عوامل رخ دادن حوادثی همچون میدان كاج سعادت آباد در گفتگو با آسیبشناسان، روانشناسان و جامعهشناسان پرداخته است.چند هفته پیش بود كه رئیس سازمان پزشكی قانونی آمارهای تكاندهندهای را افزایش خشونت در جامعه اعلام كرد. شجاعی خبر از رشد 5/23 درصد مرگ ناشی از سلاح سرد داد و گفت: «تنها در شش ماه نخست سال جاری 744 هزار و 734 نفر برای معاینات مربوط به ضرب و جرح به پزشكی قانونی مراجعه كردهاند كه از این میان 187 هزار و 247 نفر زن و 557 هزار و 487 نفر مرد بودهاند و این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته 16درصد رشد داشته است.»
این آمارها اما با رخ دادن چند اتفاق دیگر رنگ و بوی جدیتری گرفت؛ از جمله حادثهای كه در میدان كاج سعادتآباد تهران رخ داد و در آن حادثه تلخ، جوانی بر اثر تنها یك گمان اشتباه مجروح شده بود و بعد از آن بود كه این صحنه تبدیل به نمایشی برای عابران و حتی ماموران شد و هیچ كس برای كمك به آن جوان گامی به جلو برنداشت و در نهایت، این تعللها منجر به مرگ جوانی شد كه فضای رسانهای و اجتماعی كشور را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.گذشته از این اتفاق تلخ، دیدن نزاعهای خیابانی برای بسیاری از مردم عادی شده و تنها واكنشی كه آنها نشان میدهند تكان دادن سری است و سپس عبور و برخی هم به قصد تماشای این صحنهها میایستند. این روزها كم نیستند مردمی كه با خواندن این اخبار و آمار به یاد گذشتههای نزدیك، شعر معروف سعدی یعنی «بنیآدم اعضای یك پیكرند كه در آفرینش ز یك گوهرند» را زمزمه میكنند.دكتر سید حسن علم الهدایی ـ عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد ـ خشم را یكی از هیجانات پیچیده انسان میداند كه پاسخ طبیعی به ناكامیها، شكستها و بدرفتاریهای دیگران است.وی با بیان اینكه خشم با وجود اینكه یك واكنش طبیعی بوده اما ممكن است كنترل آن از دست برود و منجر به ناراحتیها و مشكلات فراوانی شود، میگوید: «با توجه به اینكه جامعه ما یك جامعه اسلامی است و در دین ما فرودهندگان خشم و عفوكنندگان در ردیف محسنین هستند لازم است تا همانند بسیاری دیگر از جوامع به سمتی حركت كنیم كه كنترل خشم را در خانه و جامعه به مردم آموزش دهیم».معاون سابق اجتماعی سازمان بهزیستی كشور معتقد است خانواده یكی از دلایل بسیار مهم در پرورش خشونت در افراد است و میگوید: «بالا رفتن آمار خشونت در جامعه حكایت از این دارد كه كاركرد خانواده دچار مشكل شده است. زمانی كه در خانواده فرزند دعوای پدر و مادر را میبیند و والدین با هم رفتار خشونتآمیز دارند یا زمانی كه مادر بر سر بچه فریاد میزند و از او كاری را میخواهد در واقع خشونت را به او آموزش میدهد. این خشونت در پسرها به نوعی و در دخترها به نوعی دیگر بروز میكند.»
این استاد روانشناسی تاكید میكند: «درصد بالایی از خشونت در مردان دیده میشود زیرا پسرانی كه خشونت را یاد گرفتهاند آن را به مدرسه میبرند. آموزش و پرورش نیز كاركرد مناسبی ندارد و كنترل هیجان را به دانشآموزان یاد نمیدهد.»
ایرانیها در زمینه هوش هیجانی در بسیاری موارد مردود میشوند
وی با بیان اینكه هوش هیجانی جامعه ما پایین است، میگوید: «هوش هیجانی به معنای آن است كه فرد احساسات، هیجانات و عواطف خود و دیگران را بشناسد و بتواند احساسات خود را مدیریت كند و به احساسات دیگران احترام بگذارد.»
این آسیبشناس مسائل اجتماعی با بیان اینكه جامعه ایرانی در زمینه هوش هیجانی در بسیاری موارد نمره زیر ده و مردودی میگیرد، میگوید دانشمندان معتقدند انسان در چند موقعیت رفتارهای خشن از خود، نشان میدهد. وی تحقیر، رفتار ناعادلانه، بیكاری، فقر، تضاد طبقاتی، بیانصافی، بیمهری، تعصبات بیجا، بیصداقتی و بیوفایی، بیاعتنایی به اموال دیگران، طلاق، قربانی شدن، برخوردهای كلامی و رفتارهای بیادبانه و تحمیل نظرات خود به دیگران را از جمله این موقعیتها ذكر میكند و میافزاید: «وقتی فرد در مقابل رفتار تحقیرآمیز قرار میگیرد، واكنش دفاعی وی خشم است یا انسانها نسبت به رفتار ناعادلانه خشمگین میشوند.»
علم الهدایی عامل بسیاری از فسادها و تباهیها را بیكاری عنوان میكند و میگوید: «بیكاری به صورت طبیعی میتواند مشكلساز باشد زیرا فرد این احساس را دارد كه عنصری باطل و پوچ است در حالی كه اگر فرد شاغل و درگیر كارهایی شود كه دوست دارد، میتواند بر بسیاری از هیجانات خود غلبه كند.» وی همچنین فقر را از عوامل ایجاد خشونت میداند.
خشم انرژیزاست!
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد خشم را گمراهكنندهترین احساسات منفی میداند و میگوید: «خشم برخلاف غم و اندوه انرژیزاست و تحقیقات ثابت كردهاند هنگام خشم جریان خون به سمت دستها شدت مییابد.»
وی با هشدار نسبت به این كه نباید خشونت و خشم به صورت اپیدمی در جامعه ترویج شود گفت: این خطر وجود دارد كه خشونت برای مردم و پلیس عادی شود. درحادثهای مشابه حادثه میدان كاج از پلیس كه عامل پیشگیری وقوع جرم است انتظار میرود با حساسیت بیشتری در صحنه مداخله كند. مشاور روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بر این نكته تاكید دارد كه مقوله امر به معروف و نهی از منكر در جامعه ما رنگ باخته و معانی درستی از آن اجرا نمیشود در حالی كه امر به معروف و نهی از منكر یعنی كنترل اجتماعی كه باوجود همه آموزهها در جامعه ما بسیار ضعیف است.علم الهدایی معتقد است: «با آموزههایی كه بزرگان به ما یاد دادهاند، جامعه ما باید اخلاقیترین جامعه باشد در حالی كه رفتارهای اخلاقی در جامعه مشكل دارند و ما نیاز داریم این آموزشها را ببینیم. دور افتادن از این آموزهها و فراموش كردن الگوهای اخلاقی بزرگان از عوامل اصلی خشونت در جامعه و فقدان رفتار اخلاقی است. ایمان، تعهد، اخلاق و آگاهیبخشی به جامعه درباره رفتارهای خود نیاز امروز جامعه ماست و نقش معلم، پدر و مادر و رسانهها در این زمینه بسیار مهم است.»
مشكل از بستر فرهنگی است
دكتر محمد مراد بیات ـ پژوهشگر و استاد جامعهشناسی دانشگاه جامع علمی كاربردی ـ نیز در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «بستر فرهنگی مناسبی برای انتقال ارزشها، هنجارها، اعتقادات و اخلاقیات مورد پذیرش جامعه از گذشته به امروز فراهم نشده است.»
وی معتقد است: «مدیریت اجتماعی جامعه ما در كارهای فرهنگی نگاه دستوری داشته و به همین دلیل نتوانسته ارزشها را منتقل كند؛ بنابراین انسجام اجتماعی مخدوش شده است.»بیات دركنار این موضوع، نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی را عامل دیگری در افزایش خشونت میداند و میافزاید: «مشكلاتی چون فقر، ترافیك، ناامنی شغلی و... باعث پریشانی ذهن و روان مردم شده و این موضوعات به تدریج شرایط خشونتباری را ایجاد كرده است.»استاد جامعهشناسی دانشگاه جامع علمی كاربردی بر این نكته تاكید میكند: «برخی مدیران فرهنگی و اجتماعی میخواهند فرهنگ مورد پذیرش خود را به نوعی به مردم تحمیل كنند، در حالی كه اصول كلان فرهنگی باید با سلایق و نگرشهای مردم عجین باشد زیرا در این حوزه الزام و اجبارهای برخاسته از قدرت معنا ندارد. حوزه فرهنگی، حوزه تعامل، گفتوگو و مناظره است. حتی در دین ما به پیغمبر اسلام(ص) گفته شده كه به مردم بشارت ده كه در جامعه نگرشهای مختلف حرف خود را بزنند و مردم بهترین را انتخاب كنند.»پیش از این جامعه نسبت به اذیت و آزار با حساسیت بیشتری واكنش نشان میداد. به عنوان مثال اگر در یكی از محلههای قدیمی فردی برای یك خانم مزاحمتی ایجاد میكرد، جوانان آن محله بدون اینكه زن را بشناسند، از وی دفاع میكردن. به نظر میرسد این رفتار تا حدی در جامعه ما كمرنگ شده است.
فیلمهای خشن از علل اصلی گرایش به خشونت
دكتر اصغر اصغرنژاد فرید ـ عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران ـ نیز درباره بیتفاوتی مردم نسبت به خشونتهایی كه در اطراف آنها اتفاق میافتد، به ما میگوید: «تحقیقات ثابت كرده در موقعیتهای اضطراری هر قدر تعداد ناظران بیشتر باشد احتمال مداخله آنها كمتر است، زیرا انتشار مسؤولیت اتفاق میافتد و همه به دیگری نگاه میكنند تا وارد عمل شود. ضمن اینكه در چنین مواقعی ابهام موقعیت نیز به وجود میآید و فرد نمیداند موضوع چیست و چه كار میتواند انجام داد.»
این روانشناس با بیان اینكه در شهرها به دلیل استرس بالا، انسانها به بسیاری از موارد نمیپردازند، میگوید: «مردم باید آموزشهای لازم را دیده باشند تا در مواردی كه قربانی یا ناظر خشونت هستند بدانند چه كاری انجام دهند و دادن این آموزشها به مردم از وظایف رسانههاست.» اصغرنژاد با تاكید بر اینكه قطعا رسانهها میتوانند به خشونت در جامعه دامن بزنند یا از آن بكاهند، میگوید: «تحقیقات نشان داده در آمریكا 56 درصد جرائم كپیبرداری از فیلمهاست، وقتی بچهای به فیلمی نگاه میكند كه در آن آدمكشی نشان داده میشود ترس و نگرانی را تجربه میكند و در مرحله بعد از آن فرد پرخاشگر الگو میگیرد. بازیهای كامپیوتری هم كه سراسر خشونت هستند میتوانند به این موضوع دامن بزنند.»
این محقق بهداشت روان و مطالعات اسلامی تاكید میكند: «متاسفانه به دلیل افزایش شتاب زندگی در جوامع شهری و همچنین نقض قوانین، افزایش خشونت در جامعه چندان دور از انتظار نیست.»
نگرانی از عادی شدن خشونت
از سوی دیگر دكتر افسر افشار نادری ـ جامعهشناس و استاد دانشگاه ـ مشكلات فرهنگی را ریشه اصلی خشونت در جامعه میداند و میگوید: «این مشكلات فرهنگی میتواند عوامل اقتصادی، عوامل سرزمینی و حتی آب و هوا را در برگیرد.»
وی تاكید میكند: «در فرهنگ ما خشونت عادی شده است. به طور مثال كتك كاری دو راننده، بعد از تصادف امری عادی است و تنها بعد از كتك كاری است كه مصالحه انجام میشود یا زنی كه به دلیل كتك خوردن از شوهرش به دادگاه مراجعه كند به او میگویند او عصبانی بوده و شما باید رعایت كنید.»این استاد دانشگاه در تعریف خشونت میگوید: «خشونت تنها خشونت نمادین نیست، بلكه هرگونه نیروی فیزیكی، قدرت و تهدید كه موجب آسیب، مرگ یا آسیب روانی شود خشونت است؛ یعنی حتی اگر من این اجازه را نداشته باشم كه لباسم را خودم انتخاب كنم تحت خشونت قرار گرفتهام.»افشار نادری با اشاره به دلایل عادی شدن خشونت در جامعه میگوید: «قانون در بسیاری از موارد ضمانت اجرا ندارد؛ یعنی تا زمانی كه فرد شاكی وجود نداشته باشد قانون موضوع را پیگیری نمیكند؛ در حالی كه در كشورهای دیگر اینگونه نیست و پلیس میتواند جرائمی مانند دعوا و زد وخورد در خیابان را پیگیری كند.»
وی افزایش مشكلات روانی در جامعه را یكی دیگر از دلایل افزایش خشونت نمادین ذكر میكند و میگوید: «فشارهای ساختاری ریشه اصلی خشونت است، زمانی كه ساختار بر فرد فشار میآورد و او را دچار محرومیت میكند خشم را در فرد دامن میزند و او را وادار به طغیان میكند.»البته افشار نادری درمورد نقش رسانهها در ترویج خشونت میافزاید: «تحقیقات نشان داده، خود رسانهها به تنهایی نمیتوانند ترویجدهنده خشونت باشند. با توجه به زیرساختهای فرهنگی هرجامعه میزان تاثیرگذاری رسانهها در بروز خشونت متفاوت است. به عنوان مثال خشونت در فیلمهای ژاپنی زیاد است اما آمار خشونت در این كشور زیاد نیست. البته ناگفته نماند كه دیدن فیلمهای خشن باعث ایجاد هیجانات خاصی در فرد میشود.»وی با بیان اینكه مسائل اجتماعی همه به هم مرتبط هستند، تاكید میكند: «اعتمادسازی و وضع قوانین و مقررات مساوی از سوی نهادهای مختلف بهترین راه كاهش خشونت در جامعه است.»
برگرفته از آینده نیوز
همشهری تندرست در گزارشی به بررسی علل و عوامل رخ دادن حوادثی همچون میدان كاج سعادت آباد در گفتگو با آسیبشناسان، روانشناسان و جامعهشناسان پرداخته است.چند هفته پیش بود كه رئیس سازمان پزشكی قانونی آمارهای تكاندهندهای را افزایش خشونت در جامعه اعلام كرد. شجاعی خبر از رشد 5/23 درصد مرگ ناشی از سلاح سرد داد و گفت: «تنها در شش ماه نخست سال جاری 744 هزار و 734 نفر برای معاینات مربوط به ضرب و جرح به پزشكی قانونی مراجعه كردهاند كه از این میان 187 هزار و 247 نفر زن و 557 هزار و 487 نفر مرد بودهاند و این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته 16درصد رشد داشته است.»
این آمارها اما با رخ دادن چند اتفاق دیگر رنگ و بوی جدیتری گرفت؛ از جمله حادثهای كه در میدان كاج سعادتآباد تهران رخ داد و در آن حادثه تلخ، جوانی بر اثر تنها یك گمان اشتباه مجروح شده بود و بعد از آن بود كه این صحنه تبدیل به نمایشی برای عابران و حتی ماموران شد و هیچ كس برای كمك به آن جوان گامی به جلو برنداشت و در نهایت، این تعللها منجر به مرگ جوانی شد كه فضای رسانهای و اجتماعی كشور را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.گذشته از این اتفاق تلخ، دیدن نزاعهای خیابانی برای بسیاری از مردم عادی شده و تنها واكنشی كه آنها نشان میدهند تكان دادن سری است و سپس عبور و برخی هم به قصد تماشای این صحنهها میایستند. این روزها كم نیستند مردمی كه با خواندن این اخبار و آمار به یاد گذشتههای نزدیك، شعر معروف سعدی یعنی «بنیآدم اعضای یك پیكرند كه در آفرینش ز یك گوهرند» را زمزمه میكنند.دكتر سید حسن علم الهدایی ـ عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد ـ خشم را یكی از هیجانات پیچیده انسان میداند كه پاسخ طبیعی به ناكامیها، شكستها و بدرفتاریهای دیگران است.وی با بیان اینكه خشم با وجود اینكه یك واكنش طبیعی بوده اما ممكن است كنترل آن از دست برود و منجر به ناراحتیها و مشكلات فراوانی شود، میگوید: «با توجه به اینكه جامعه ما یك جامعه اسلامی است و در دین ما فرودهندگان خشم و عفوكنندگان در ردیف محسنین هستند لازم است تا همانند بسیاری دیگر از جوامع به سمتی حركت كنیم كه كنترل خشم را در خانه و جامعه به مردم آموزش دهیم».معاون سابق اجتماعی سازمان بهزیستی كشور معتقد است خانواده یكی از دلایل بسیار مهم در پرورش خشونت در افراد است و میگوید: «بالا رفتن آمار خشونت در جامعه حكایت از این دارد كه كاركرد خانواده دچار مشكل شده است. زمانی كه در خانواده فرزند دعوای پدر و مادر را میبیند و والدین با هم رفتار خشونتآمیز دارند یا زمانی كه مادر بر سر بچه فریاد میزند و از او كاری را میخواهد در واقع خشونت را به او آموزش میدهد. این خشونت در پسرها به نوعی و در دخترها به نوعی دیگر بروز میكند.»
این استاد روانشناسی تاكید میكند: «درصد بالایی از خشونت در مردان دیده میشود زیرا پسرانی كه خشونت را یاد گرفتهاند آن را به مدرسه میبرند. آموزش و پرورش نیز كاركرد مناسبی ندارد و كنترل هیجان را به دانشآموزان یاد نمیدهد.»
ایرانیها در زمینه هوش هیجانی در بسیاری موارد مردود میشوند
وی با بیان اینكه هوش هیجانی جامعه ما پایین است، میگوید: «هوش هیجانی به معنای آن است كه فرد احساسات، هیجانات و عواطف خود و دیگران را بشناسد و بتواند احساسات خود را مدیریت كند و به احساسات دیگران احترام بگذارد.»
این آسیبشناس مسائل اجتماعی با بیان اینكه جامعه ایرانی در زمینه هوش هیجانی در بسیاری موارد نمره زیر ده و مردودی میگیرد، میگوید دانشمندان معتقدند انسان در چند موقعیت رفتارهای خشن از خود، نشان میدهد. وی تحقیر، رفتار ناعادلانه، بیكاری، فقر، تضاد طبقاتی، بیانصافی، بیمهری، تعصبات بیجا، بیصداقتی و بیوفایی، بیاعتنایی به اموال دیگران، طلاق، قربانی شدن، برخوردهای كلامی و رفتارهای بیادبانه و تحمیل نظرات خود به دیگران را از جمله این موقعیتها ذكر میكند و میافزاید: «وقتی فرد در مقابل رفتار تحقیرآمیز قرار میگیرد، واكنش دفاعی وی خشم است یا انسانها نسبت به رفتار ناعادلانه خشمگین میشوند.»
علم الهدایی عامل بسیاری از فسادها و تباهیها را بیكاری عنوان میكند و میگوید: «بیكاری به صورت طبیعی میتواند مشكلساز باشد زیرا فرد این احساس را دارد كه عنصری باطل و پوچ است در حالی كه اگر فرد شاغل و درگیر كارهایی شود كه دوست دارد، میتواند بر بسیاری از هیجانات خود غلبه كند.» وی همچنین فقر را از عوامل ایجاد خشونت میداند.
خشم انرژیزاست!
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد خشم را گمراهكنندهترین احساسات منفی میداند و میگوید: «خشم برخلاف غم و اندوه انرژیزاست و تحقیقات ثابت كردهاند هنگام خشم جریان خون به سمت دستها شدت مییابد.»
وی با هشدار نسبت به این كه نباید خشونت و خشم به صورت اپیدمی در جامعه ترویج شود گفت: این خطر وجود دارد كه خشونت برای مردم و پلیس عادی شود. درحادثهای مشابه حادثه میدان كاج از پلیس كه عامل پیشگیری وقوع جرم است انتظار میرود با حساسیت بیشتری در صحنه مداخله كند. مشاور روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بر این نكته تاكید دارد كه مقوله امر به معروف و نهی از منكر در جامعه ما رنگ باخته و معانی درستی از آن اجرا نمیشود در حالی كه امر به معروف و نهی از منكر یعنی كنترل اجتماعی كه باوجود همه آموزهها در جامعه ما بسیار ضعیف است.علم الهدایی معتقد است: «با آموزههایی كه بزرگان به ما یاد دادهاند، جامعه ما باید اخلاقیترین جامعه باشد در حالی كه رفتارهای اخلاقی در جامعه مشكل دارند و ما نیاز داریم این آموزشها را ببینیم. دور افتادن از این آموزهها و فراموش كردن الگوهای اخلاقی بزرگان از عوامل اصلی خشونت در جامعه و فقدان رفتار اخلاقی است. ایمان، تعهد، اخلاق و آگاهیبخشی به جامعه درباره رفتارهای خود نیاز امروز جامعه ماست و نقش معلم، پدر و مادر و رسانهها در این زمینه بسیار مهم است.»
مشكل از بستر فرهنگی است
دكتر محمد مراد بیات ـ پژوهشگر و استاد جامعهشناسی دانشگاه جامع علمی كاربردی ـ نیز در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «بستر فرهنگی مناسبی برای انتقال ارزشها، هنجارها، اعتقادات و اخلاقیات مورد پذیرش جامعه از گذشته به امروز فراهم نشده است.»
وی معتقد است: «مدیریت اجتماعی جامعه ما در كارهای فرهنگی نگاه دستوری داشته و به همین دلیل نتوانسته ارزشها را منتقل كند؛ بنابراین انسجام اجتماعی مخدوش شده است.»بیات دركنار این موضوع، نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی را عامل دیگری در افزایش خشونت میداند و میافزاید: «مشكلاتی چون فقر، ترافیك، ناامنی شغلی و... باعث پریشانی ذهن و روان مردم شده و این موضوعات به تدریج شرایط خشونتباری را ایجاد كرده است.»استاد جامعهشناسی دانشگاه جامع علمی كاربردی بر این نكته تاكید میكند: «برخی مدیران فرهنگی و اجتماعی میخواهند فرهنگ مورد پذیرش خود را به نوعی به مردم تحمیل كنند، در حالی كه اصول كلان فرهنگی باید با سلایق و نگرشهای مردم عجین باشد زیرا در این حوزه الزام و اجبارهای برخاسته از قدرت معنا ندارد. حوزه فرهنگی، حوزه تعامل، گفتوگو و مناظره است. حتی در دین ما به پیغمبر اسلام(ص) گفته شده كه به مردم بشارت ده كه در جامعه نگرشهای مختلف حرف خود را بزنند و مردم بهترین را انتخاب كنند.»پیش از این جامعه نسبت به اذیت و آزار با حساسیت بیشتری واكنش نشان میداد. به عنوان مثال اگر در یكی از محلههای قدیمی فردی برای یك خانم مزاحمتی ایجاد میكرد، جوانان آن محله بدون اینكه زن را بشناسند، از وی دفاع میكردن. به نظر میرسد این رفتار تا حدی در جامعه ما كمرنگ شده است.
فیلمهای خشن از علل اصلی گرایش به خشونت
دكتر اصغر اصغرنژاد فرید ـ عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران ـ نیز درباره بیتفاوتی مردم نسبت به خشونتهایی كه در اطراف آنها اتفاق میافتد، به ما میگوید: «تحقیقات ثابت كرده در موقعیتهای اضطراری هر قدر تعداد ناظران بیشتر باشد احتمال مداخله آنها كمتر است، زیرا انتشار مسؤولیت اتفاق میافتد و همه به دیگری نگاه میكنند تا وارد عمل شود. ضمن اینكه در چنین مواقعی ابهام موقعیت نیز به وجود میآید و فرد نمیداند موضوع چیست و چه كار میتواند انجام داد.»
این روانشناس با بیان اینكه در شهرها به دلیل استرس بالا، انسانها به بسیاری از موارد نمیپردازند، میگوید: «مردم باید آموزشهای لازم را دیده باشند تا در مواردی كه قربانی یا ناظر خشونت هستند بدانند چه كاری انجام دهند و دادن این آموزشها به مردم از وظایف رسانههاست.» اصغرنژاد با تاكید بر اینكه قطعا رسانهها میتوانند به خشونت در جامعه دامن بزنند یا از آن بكاهند، میگوید: «تحقیقات نشان داده در آمریكا 56 درصد جرائم كپیبرداری از فیلمهاست، وقتی بچهای به فیلمی نگاه میكند كه در آن آدمكشی نشان داده میشود ترس و نگرانی را تجربه میكند و در مرحله بعد از آن فرد پرخاشگر الگو میگیرد. بازیهای كامپیوتری هم كه سراسر خشونت هستند میتوانند به این موضوع دامن بزنند.»
این محقق بهداشت روان و مطالعات اسلامی تاكید میكند: «متاسفانه به دلیل افزایش شتاب زندگی در جوامع شهری و همچنین نقض قوانین، افزایش خشونت در جامعه چندان دور از انتظار نیست.»
نگرانی از عادی شدن خشونت
از سوی دیگر دكتر افسر افشار نادری ـ جامعهشناس و استاد دانشگاه ـ مشكلات فرهنگی را ریشه اصلی خشونت در جامعه میداند و میگوید: «این مشكلات فرهنگی میتواند عوامل اقتصادی، عوامل سرزمینی و حتی آب و هوا را در برگیرد.»
وی تاكید میكند: «در فرهنگ ما خشونت عادی شده است. به طور مثال كتك كاری دو راننده، بعد از تصادف امری عادی است و تنها بعد از كتك كاری است كه مصالحه انجام میشود یا زنی كه به دلیل كتك خوردن از شوهرش به دادگاه مراجعه كند به او میگویند او عصبانی بوده و شما باید رعایت كنید.»این استاد دانشگاه در تعریف خشونت میگوید: «خشونت تنها خشونت نمادین نیست، بلكه هرگونه نیروی فیزیكی، قدرت و تهدید كه موجب آسیب، مرگ یا آسیب روانی شود خشونت است؛ یعنی حتی اگر من این اجازه را نداشته باشم كه لباسم را خودم انتخاب كنم تحت خشونت قرار گرفتهام.»افشار نادری با اشاره به دلایل عادی شدن خشونت در جامعه میگوید: «قانون در بسیاری از موارد ضمانت اجرا ندارد؛ یعنی تا زمانی كه فرد شاكی وجود نداشته باشد قانون موضوع را پیگیری نمیكند؛ در حالی كه در كشورهای دیگر اینگونه نیست و پلیس میتواند جرائمی مانند دعوا و زد وخورد در خیابان را پیگیری كند.»
وی افزایش مشكلات روانی در جامعه را یكی دیگر از دلایل افزایش خشونت نمادین ذكر میكند و میگوید: «فشارهای ساختاری ریشه اصلی خشونت است، زمانی كه ساختار بر فرد فشار میآورد و او را دچار محرومیت میكند خشم را در فرد دامن میزند و او را وادار به طغیان میكند.»البته افشار نادری درمورد نقش رسانهها در ترویج خشونت میافزاید: «تحقیقات نشان داده، خود رسانهها به تنهایی نمیتوانند ترویجدهنده خشونت باشند. با توجه به زیرساختهای فرهنگی هرجامعه میزان تاثیرگذاری رسانهها در بروز خشونت متفاوت است. به عنوان مثال خشونت در فیلمهای ژاپنی زیاد است اما آمار خشونت در این كشور زیاد نیست. البته ناگفته نماند كه دیدن فیلمهای خشن باعث ایجاد هیجانات خاصی در فرد میشود.»وی با بیان اینكه مسائل اجتماعی همه به هم مرتبط هستند، تاكید میكند: «اعتمادسازی و وضع قوانین و مقررات مساوی از سوی نهادهای مختلف بهترین راه كاهش خشونت در جامعه است.»
برگرفته از آینده نیوز
۳ نظر:
سلام و درود
مطلبی درباره بقعه شیخ اباعدنان قریشی (مقبره باباپیر) تهیه کرده ام خوشحال می شوم از نظرات انتقادی شما بهره مند شوم.
ارادتمند شهریار
باید بگویم که تمام موارد درست است و از همه مهمتر نکته ای بود که دكتر افسر افشار نادری به آن اشاره کردند زیرا کاملا بر می گردد به آزادی های اجتماعی و ضعف اقتصادی.
زیرا این دو مورد از موثرترین عواملی هستند که باعث ضعف فرهنگ می شوند...
موسیقی و سینمای قبل از انقلاب در www.oldpatogh.blogfa.com
ارسال یک نظر