(1) روز گذشته یک خبر علمی بسیار مهم دنیا را تکان داد.خبری که بر اساس آن فرضیه حیات موجودات فرازمینی را قوت می بخشد. به گزارش خبرگزاری مهر:"دانشمندان ناسا موفق به کشف جانداری شده اند که می تواند در محیطی که هیچ جاندار دیگری در آن شانس حیات ندارد، به زندگی ادامه دهد، کشفی که می تواند شانس تکامل حیات را در سیاره های دیگر افزایش دهد.به گزارش خبرگزاری مهر، این موجودات که دانشمندان از آن به عنوان حیاتی عجیب یاد می کنند قادرند در آرسنیک رشد کرده و حتی این ماده را در دی ان ای خود ترکیب کنند. این در حالی است که آرسنیک یکی از سمی ترین موادی است که تا کنون شناخته شده است. این ماده معمولا مسیرهای متابولیکی را مختل کرده و امکان ادامه یافتن حیات طبیعی را غیر ممکن می کند.اما این میکروبهای عجیب که در گل و لای اعماق دریاچه ای در کالیفرنیا کشف شده اند، نه تنها می توانند در محیطهای آرسنیکی به بقای خود ادامه دهند بلکه این ماده شیمیایی را به بخشی از ساختار مولکولی خود تبدیل می کنند.گفته می شود این کشف می تواند بر وجود حیاتهای فرا زمینی استدلال داشته باشد زیرا نشان می دهد حیات بسیار سازگار پذیرتر از چیزی است که در گذشته تصور می رفت و حتی می تواند در سخت ترین شرایط نجات پیدا کند."...
(2) برای آنکه دریابید خصوصی سازی در ایران چه شکل وشمایلی دارد روزنامه جام جم (به نقل از عصر ایران) به نمونهای کوچک اشاره نموده است. این نمونه درباره وضعیت مدیریت بانکهای خصوصی کشور است.پس از خواندن این نوشته از خود بپرسید دلیل رشد تعداد تقاضا براي تاسيس اين قبيل بانكهادر ایران چیست؟ و اما بخشی از این گزارش :"انتقاد از شيوه اجراي اصل 44 قانون اساسي و واگذاري بنگاههاي دولتي طي سالهاي اخير باعث شده تا چالشهاي ناشي از حضور و فعاليت مديران دولتي در بخشخصوصي تاسيس شده توسط سرمايهگذاران اين بخش كمتر به چشم بيايد.بانكهاي خصوصي كشور كه تعدادشان هر روز نيز افزايش مييابد و اخبار رسمي از رشد تعداد تقاضا براي تاسيس اين قبيل بانكها خبر ميدهد، يكي از بخشهايي است كه حضور مديران اسبق و سابق دولتي در آن بسيار پررنگ است...در ايران اكثر عمليات بانكي در شعب آن انجام ميشود. بههمين دليل بهتبع افزايش عمليات بانكي تعداد شعب بانك نيز افزايش مييابد. هدف اصلي از انجام اين فعاليت بانكداري تجهيز پساندازهاي اندك توده مردم و تجميع آنها و اعطاي تسهيلات است. درمجموع 18000 شعبهاي كه در كشور راهاندازي شده است، 1230 شعبه متعلق به بانكهاي خصوصي است. اين ميزان حدود 7 درصد از شعب فعال در كشور را نشان ميدهد.از مجموع حدود 200 هزار نفر پرسنل نظام بانكي كشور حدود 14600 نفر را كاركنان بانكهاي خصوصي تشكيل ميدهند كه حدود 7 درصد از پرسنل شاغل در نظام بانكي كشور هستند.بنابراين گزارش، در اين ميان آنچه بيش از هر واقعيتي جلب توجه ميكند حضور پررنگ مديران سابقا دولتي در راس و بدنه هرم بانكهاي خصوصي كشور است.بررسي سوابق مديران عامل بانكهاي خصوصي فعال كشور نشان ميدهد كه از ميان 12 بانك و موسسه اعتباري خصوصي (بدون در نظر گرفتن بانكهاي ملت، صادرات، تجارت و رفاه كه دولت به صورت مستقيم يا غيرمستقيم در آنها سهم دارد)، مديرعامل 10 بانك از جمله مديران بازنشسته يا كنارهگيري كرده از بخش دولتي نظام بانكي هستند. در اين ميان مدير عامل جوان بانك سامان تنها مديري است كه فعاليت خود را در حوزه بانكي از بخش خصوصي آغاز كرده است.
اين فهرست در صورت بررسي اعضاي هيات مديره اين بانكها قطعا بلندتر خواهد شد و در صورت مرور فهرست مديران مياني و رؤساي شعب بانكهاي خصوصي باز هم طولانيتر ميشود. اينكه حضور پررنگ مديران دولتي در بانكهاي خصوصي از چه تفكري نشأت ميگيرد و چه پيامدهايي براي نظام بانكي و اقتصاد كشور دارد، مقولاتي هستند كه نيازمند بررسيهاي كارشناسي است اما در اين ميان شايد استناد به صحبتهاي غيررسمي يكي از همين مديران كه عملكرد مديردولتي پيش از خود را نقد ميكرد، جالب باشد. يكي از مديران فهرست بالا در گفتوگويي غيررسمي به خبرنگار ما گفت: مدير قبلي من براي كسب سود تضمين شده براي بنگاه تحت مديريت خود، با استفاده از منابع سپردهگذاري شده، اوراق مشاركت دولتي با نرخ سود 15?درصدي خريداري كرده بود!از ذكر اين واقعيت نيز نبايد غافل شد كه به علت ضعف شديد سيستم آموزشي در نظام بانكي كشور كه متولي آن موسسه عالي آموزش بانكداري و از نهادهاي زيرنظر بانك مركزي است، عملا بانكهاي خصوصي كشور چارهاي جز به كارگيري نيروهاي بخش دولتي ندارند و در اين راستا از تجربيات آنان هم بهره ميبرند گرچه مشخص نيست تفكرات و تجربيات شكل گرفته بر اساس اسلوبهاي دولتي چه ميزان به كار بانكهاي خصوصي ميآيد؟!
(3) پس از واقعه تلخ سعادت آباد و عملکرد تاسف بار نیروی انتظامی و اورژانس و نیز مردم حاضر در آنجا، روز گذشته فیلمی مشابه در اینترنت پخش گردید که در همان ساعت های اولیه بازتاب گسترده ای در میان محافل خبری داشت. در این فیلم دهشتناک زنی در وسط خیابان با فراق بال وخیال راحت در حال ضربه زدن چاقو به بدن یک مرد خون آلود بود.
تصویری از این فیلم دهشتناک |
آرم تاکسی رانی کرج |
ابتدا عنوان شد که این فیلم در کرج اتفاق افتاده است (جالب است امروز این فیلم در لینکی که روز گذشته از یوتیوپ در تارنگارم گذاشته بودم، برداشته شده است!). سپس "فرمانده نیروی انتظامی شهرستان كرج برخي اخبار و فيلم منتشر شده در خصوص وقوع جنايت در يكي از ميادين اين شهرستان را تكذيب كرد. سرهنگ اصلاني در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» ايسنا اظهار كرد: برخي از سايتها امروز خبر وقوع يك قتل در يكي از ميادين شهرستان كرج را اعلام كردند كه در اين رابطه هم در برخي از سايتها فيلمي از اين جنايت منتشر شده است كه بر اساس آن يك زن، شوهرش را در ملاء عام به قتل ميرساند. وي با تكذيب وقوع چنين جنايتي در شهرستان كرج اظهار كرد: بررسيهاي انجام شده حاكيست چنين جنايتي در اين شهرستان رخ نداده است و اقدامات قانوني و پيگيريهاي لازم با سايتهايي كه اعلام كردهاند اين جنايت در كرج اتفاق افتاده است، انجام خواهد شد." پس از این تکذیب یکی از تارنگارها در رد سخنان فرمانده نیروی انتظامی نوشت:"محل وقوع جنایت چاقوزنی، قطعا شهر کرج یا حومه آن است. شباهت آرم تاکسی واقع در محل جنایت با آرم تاکسیرانی شهر کرج این ادعا را ثابت می کند."
در همین رابطه عبرت نیوز به این خبر واکنش نشان داد :"
به گزارش عبرت ،با این اوصاف سخن این است که بدون در نظر گرفتن هدف انتشار دهندگان این فیلم ،تردیدی وجود ندارد که چنین رخدادی در یکی از خیابانهای ایران اسلامی رخ داده است و به روشنی میتوان دید که واحد گشت پلیس در کنار مقتول حاضر شده اما از برخورد با متهم احساس عجز کرده و خود را از صحنه دور می نماید و از سویی دیگر ماموران اورژانس نیز در زمان حضور از ترس متهم قادر به کمک رسانی نبوده و از نزدیک شدن به مجروحی که تا دقایقی هنوز نفس می کشد از ترس قاتل خودداری کرده اند .
بی تردید هیچ فردی انتظار ندارد تا زمانی که پلیس در صحنه ای حضور دارد وارد مداخله شده و خود را درگیر وضعیتی کند که معلوم نیست چه عاقبتی داشته باشد و با چه دردسرهایی مواجه گردد.اما در کنار این حقایق باید گفت که این واقعه رخ داده است و فرماندهی انتظامی استان البرز نیز درست اعلام کرده و چنین رخدادی در ماههای اخیر رخ نداده و این جنایت مربوط به مدتها پیش اما نه در کرج بلکه در استان البرزو نقطه ای در ایران بوده است.پس می گوییم که تکذیب نکنید،بگویید در استان البرز نبوده،بگویید مربوط به گذشته بوده ،بگویید اشتباه کردیم ،بگویید متشکریم که گفتید ،بگویید اگر قبلا گفته بودید واقعه سعادت آباد رخ نداده بود و بگویید که ما از افکار عمومی و رسانه ها سپاسگزاریماما به فهم مخاطبان اهانت نکنید زیرا :براساس شنیده های ما و با پوزش از برادران تلاشگر ناجا باید عرض کنیم :که بر اساس شواهد و سوابق این واقعه نه تنها دروغ نیست بلکه حقیقتی است که باید جزئیاتش را گفت و از زنی که بخاطر وضعیت پیش آمده در زندگی خصوصی و اعتیادی که سوقات هنسرش بوده است ، دست به این اقدام زده و متاسفانه به قانون نیز رجوع نکرده و باید چنین رخدادی را گفت تا عبرت شود و از سوی دیگر نیز باید دستگاه انتظامی را به نقد کشید که اگر زمان این ماجرا دقت می شد و ماموران آموزش می دیدند ماجرای سعادت آباد رخ نمی داد.
بی تردید هیچ فردی انتظار ندارد تا زمانی که پلیس در صحنه ای حضور دارد وارد مداخله شده و خود را درگیر وضعیتی کند که معلوم نیست چه عاقبتی داشته باشد و با چه دردسرهایی مواجه گردد.اما در کنار این حقایق باید گفت که این واقعه رخ داده است و فرماندهی انتظامی استان البرز نیز درست اعلام کرده و چنین رخدادی در ماههای اخیر رخ نداده و این جنایت مربوط به مدتها پیش اما نه در کرج بلکه در استان البرزو نقطه ای در ایران بوده است.پس می گوییم که تکذیب نکنید،بگویید در استان البرز نبوده،بگویید مربوط به گذشته بوده ،بگویید اشتباه کردیم ،بگویید متشکریم که گفتید ،بگویید اگر قبلا گفته بودید واقعه سعادت آباد رخ نداده بود و بگویید که ما از افکار عمومی و رسانه ها سپاسگزاریماما به فهم مخاطبان اهانت نکنید زیرا :براساس شنیده های ما و با پوزش از برادران تلاشگر ناجا باید عرض کنیم :که بر اساس شواهد و سوابق این واقعه نه تنها دروغ نیست بلکه حقیقتی است که باید جزئیاتش را گفت و از زنی که بخاطر وضعیت پیش آمده در زندگی خصوصی و اعتیادی که سوقات هنسرش بوده است ، دست به این اقدام زده و متاسفانه به قانون نیز رجوع نکرده و باید چنین رخدادی را گفت تا عبرت شود و از سوی دیگر نیز باید دستگاه انتظامی را به نقد کشید که اگر زمان این ماجرا دقت می شد و ماموران آموزش می دیدند ماجرای سعادت آباد رخ نمی داد.
قاتل به محض پیاده شدن پلیس ضربه ای دیگر با کارد وارد می کند |
اما ماجرا از این قرار بوده است که در دیماه سال گذشته زنی بنام سمیرا 36 ساله با همسرش فرمان 40 ساله که در استان البرز سکونت داشته و فردی بیکار ودرمانده و عاجز از تامین هزینه مواد وزندگی بوده است درگیر می شود .گویا فرمان که به اعتیاد و فساد اشتهار داشته ،بارها همسرش را به فساد دعوت کرده بوده و وی را نیز معتاد کرده بوده ، اما همسرش از انجام رفتارهای ناهنجار و فراتر خودداری می ورزیده است.سمیرای بیچاره پس از بارها درگیری و مقاومت در مقابل خواسته های پلید همسرش در یکی از برخوردها و زمانی که فرمان از وی می خواهد تا برای وصول پول به نزد یکی از دوستانش برود و عملا او را به مفسده دعوت می کند ، سمیرا مقاومت کرده و با فرمان درگیر شده وکتک مفصلی از وی خورده اما باز مقاومت می کند و در فرصتی مناسب با حمله به همسرش او را مورد اصابت ضربات چاقو قرار می دهد .فرمان به خیابان می گریزد تا بلکه بتواند جانش را نجات دهد اما سمیرا که دیگر توان تحمل همسرش را نداشته با لباس منزل به دنبالش می رود و به او امان نمی دهد و با ضربات متعدد وی را هدف قرار داده و در حالیکه عده زیادی نظاره گر صحنه بودند در حالتی سراسر انتقام و کینه فرمان را به قتل می رساند و البته پلیس نیز برابر فیلمی که اکنون و پس از یکسال انتشار یافته است و هدف منتشر کنندگانش نیز مشخص نیست در صحنه حضور یافته اما اقدام موثری نمی کند و فرمان می میرد و سمیرا نیز پس از آرامش نسبی و بازگشت به حالت عادی و حتی تعویض لباسش که در فیلم مشهود است و ابراز ندامت تسلیم ماموران می شود و در تحقیقات صورت گرفته به همه چیز اقرار می کند و پرونده ای در این رابطه در دادسرای کرج تشکیل والبته جریان محاکمه وی تا کنون انجام نمی پذیرد تا در وقت مقرر و در دادگستری برایش تعیین تکلیف شود ، شنیده ها حاکی از ان است که سمیرا اکنون در زندان به سر می برد .
(4) امیر هادی انواری یکی از روزنامه نگارانی است که بنده بسیار از نوشته هایش لذت می برم.نوشته ای از ایشان در مورد روابط اقتصادی ایران و گامبیا در آینده نیوز منتشر شده که بسیار جالب است. یادتان هست در هفته گذشته گامبیا به صورت یک جانبه روابط سیاسی و اقتصادی خود را با ایران قطع کرد و حال آقای انواری به بررسی این موضوع پرداخته که اصولن قطع رابطه یک جانبه از سوی گامبیا به ضرر کدام کشور تمام می شود. سه تصویر آماری در این نوشته به چشم می آید.ببینید و قضاوت نمایید.
طی شش ماهه اول امسال كل كالاهایی كه گامبیا از ایران خریداری كرده است |
طی سال 88 كل كالاهایی كه گامبیا از ایران خریداری كرده است |
ارزش كل صادرات ایران به گامبیا از سال 1380 تا كنون |
۱ نظر:
من محصول جمهوري اسلامي هستم ،من ساخت حكومت اسلامي ام ،رژيم استبداد ديني خود مسئول توليد آدم هاي با انديشه هاي مثل من است .همانطوري كه اين رژيم 7 ميليون معتاد،بيش از 3 ميلين مواد فروش ،چند ميليون زن خياباني توليد كرده است به همان نسبت نيز چند ميليون كفر گو متنفر از تمامي عربده هاي اسلام حاكمان ستمگر توليد كرده است.پيش از تسلط ضد انقلاب در سال 57 اگر مجموع نوشتها و كتب انتقادي و ضد اسلامي را جمع آوري مي كرديم يك جعبه كوچك را پر نمي ساخت اما اكنون يك كتابخانه عمومي هم گنجايش كتابها و مقالات و پژوهشهاي انتقادي و اسلام ستيز را ندارد .
ارسال یک نظر