1) این روزها حاجیان از سفر معنوی حج در حال بازگشت می باشند. دیدارگاه تابناک در این باره یادداشت قابل تاملی نوشته است که در اینجا به بخشی از آن اشاره می نمایم: در حالي كه موعد بازگشت حاجيان از سرزمين وحي فرا رسيده است، بررسي اجمالي مراسم هاي وليمه حاجيان از سرزمين نور بازگشته، هر انسان فکوری را با دوگانگی هایی روبه رو می سازد.به گزارش «تابناك»، تقريبا در اين روزها و تا دو هفته آينده، كمتر مي توان تالار پذيرايي يا حتي هتل ها و رستوراني هايي را براي برگزاري مراسمي رزور کرد.بنا بر پيگيري ها و تماس هاي تلفني خبرنگار «تابناك» با رستوران ها و تالارهاي پذيرايي تقريبا قريب به اتفاق اين اماكن براي وليمه حاجيان رزرو شده اند و جايي براي مراسم هاي ديگر باقي نمانده است.بنا بر اين گزارش، نكته جالبتر و حيرت انگيز اين ماجرا، قيمت فهرست غذايي اين تالارهاي پذيرايي است كه بنا بر پيگيري هاي انجام گرفته براي يك نوع غذا از 7500 تومان آغاز شده و تا 25000 تومان نيز براي همان يك نوع غذا در برخي تالارها افزايش مي يابد و اين در حالي است كه مخلفات غذايي همچون نوشيدني، دسر و سالاد هم به صورت مجزا حساب مي شود و ميوه و شيريني نيز بر عهده خود حاجيان است.بنابراین، حاجياني كه قرار است دو يا چند نوع غذا در وليمه خود استفاده كنند، به همين ترتيب، هزينه خود را بالا مي برند که با اين وضعیت، اگر هزينه مراسم وليمه ايرانياني ـ كه امسال به مراسم حج اعزام شده اند ـ به همراه دیگر هزینه های آنان بر پایه اين نرخ ها محاسبه شود، رقمی نجومي به دست خواهد آمد؛ رقمي كه ظاهرا پس از يك مراسم روحاني و معنوی هزينه مي شود، ولی در واقع در بسياري از جهات به خودنمايي ها و چشم و هم چشمي هايي مي ماند كه تنها براي نشان دادن به خلق الله تدارك داده مي شود.افزون بر اين بايد گفت: افرادي که پس از گذشت نزدیک يك ماه به تصفيه درون پرداخته اند، در برگشت از سفر اين روحاني با تدارك چنين مهماني هايي، چنان خود را دوباره به دنياي مادي مي چسبانند كه گويي اصلا چنین سفري در كار نبوده است...
2) دیدارگاه الف (وابسته به احمد توکلی) یادداشت جالبی درباره وضعیت مدیریت فرهنگی ایران نوشته است. بخش هایی از این مقاله به این شرح است:"*یک مجموعه فرهنگی را فرض کنید که در دوره اصلاحات تاسیس شده و تمام نیروی انسانی آن با اهداف فرهنگی آن دوره چیده شده اند. حال در دولت بعد مدیر آن مجموعه اصولگراترین و معتقدترین فرد به آرمانهای انقلاب انتخاب شود و باز هم طبق معمول یک جناب مهندس یا جناب سردار! آیا خروجی آن عوض می شود؟ *مگر آقای صفار یک انقلابی اصولگرا نبود؟ آیا فیلم های زمان او و ماقبلش تفاوت فاحشی داشت؟ مسلما خیر چون این بدنه همان بدنه است فقط مدیرش عوض شده است .
*چون غالبا مدیران فرهنگی کشور از رشته های غیر از انسانی انتخاب می شوند گمان می کنند که با دو تا بخش نامه و عزل فلان معاون همه چیز حل میشود؛تقصر هم از آنان نیست ساختار ذهنی آنان مهندسی شکل گرفته است.
*مدیر فرهنگی واقعی مدیری محتوا محور است و سعی می کند برای تاثیر گذاری بر مخاطب اول بر بدنه اش تاثیر بگذارد مدیر فرهنگی باید مدیری صبور که در فکر ثمر دهی چهار ساله! نیست باشد.
*چندی پیش بازدید مقام معظم رهبری از ایرانخودرو بود. پروژه موتور ملی را چه کسی مدیریت می کرد؟ مهندس میر سلیم وزیر سابق ارشاد و استاد برجسته دانشگاه.
*جناب آقای مخبر دبیر شورای انقلاب فرهنگی برگزیده چه رشته ای در چهره های ماندگار بود؟ دامپزشکی!
*جناب آقای مهندس بذرپاش رئیس سازمان ملی جوانان که از مدیریت سایپا به امور جوانان آمد؟! و دهها مثال دیگر..."
*چون غالبا مدیران فرهنگی کشور از رشته های غیر از انسانی انتخاب می شوند گمان می کنند که با دو تا بخش نامه و عزل فلان معاون همه چیز حل میشود؛تقصر هم از آنان نیست ساختار ذهنی آنان مهندسی شکل گرفته است.
*مدیر فرهنگی واقعی مدیری محتوا محور است و سعی می کند برای تاثیر گذاری بر مخاطب اول بر بدنه اش تاثیر بگذارد مدیر فرهنگی باید مدیری صبور که در فکر ثمر دهی چهار ساله! نیست باشد.
*چندی پیش بازدید مقام معظم رهبری از ایرانخودرو بود. پروژه موتور ملی را چه کسی مدیریت می کرد؟ مهندس میر سلیم وزیر سابق ارشاد و استاد برجسته دانشگاه.
*جناب آقای مخبر دبیر شورای انقلاب فرهنگی برگزیده چه رشته ای در چهره های ماندگار بود؟ دامپزشکی!
*جناب آقای مهندس بذرپاش رئیس سازمان ملی جوانان که از مدیریت سایپا به امور جوانان آمد؟! و دهها مثال دیگر..."
3) نمی دانم چرا در ایران هرکس وارد سیاست می شود و به سیاستمدار تبدیل می گردد اینقدر زود پیر و شکسته می شود.به تصویر زیر نگاهی بیاندازید.آقای احمدی نژاد را در گذر زمان نشان می دهد:
4) عصر ایران خبر تکان دهندهای را منتشر نموده که بسیار تاسف بار است.شاید انتشار این نوع اخبار بخشی از واقعیت های تلخ زندگی کارگران را برملا نماید. امیدوارم متولیان به جای دادن آمار و ارقام فله ای در مورد پیشرفت و دستاوردهای عجیب و غریب ، فکری به حال این کارگران نگون بخت نمایند.این اصل خبر:
"وقتی عکاس روزنامه فرهنگ جنوب این عکس را می گرفت نمی دانست ریخته شدن سرب داغ بر بدن کارگران لوله سازی ... عادی شده است. کمال نعامی از کارگران این کارخانه است که دوستانش پیراهن او را بالا زده بودند و نشان می دادند که چگونه سرب داغ تنش را سوزانده است.سرتاسر کمر ، دست ، شکم و پاهایش تاول های بزرگ و زخم های عفونی گرفته بود. نکته پنهان در این تصویر این است که نه تنها 7 ماه حقوقش را ندادند بلکه هزینه درمانش را نیز ندادند و شناسنامه اش در بیمارستان تهران بدلیل عدم پرداخت 400 هزار تومان گرو مانده است. او شش فرزند دارد و شرایط سختی را می گذراند."
"وقتی عکاس روزنامه فرهنگ جنوب این عکس را می گرفت نمی دانست ریخته شدن سرب داغ بر بدن کارگران لوله سازی ... عادی شده است. کمال نعامی از کارگران این کارخانه است که دوستانش پیراهن او را بالا زده بودند و نشان می دادند که چگونه سرب داغ تنش را سوزانده است.سرتاسر کمر ، دست ، شکم و پاهایش تاول های بزرگ و زخم های عفونی گرفته بود. نکته پنهان در این تصویر این است که نه تنها 7 ماه حقوقش را ندادند بلکه هزینه درمانش را نیز ندادند و شناسنامه اش در بیمارستان تهران بدلیل عدم پرداخت 400 هزار تومان گرو مانده است. او شش فرزند دارد و شرایط سختی را می گذراند."
این هم تصویر :
5) وقتی خط قرمزها نانوشته باشد، وضعیت این گونه می شود:" رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس گفت: خون شهدا اجازه سکوت نمی دهد و این بنیاد از تهیه کننده ، نویسنده ،کارگردان فیلم " دموکراسی در روز روشن " که ارزش های شهدا را به سخره گرفته و معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سبب صدور مجوز پخش به دادگاه شکایت می کند." البته آقای باقرزاده که اکنون با نام سردار از او یاد می شود نگفته این فیلم حساب شده و زیبا بر اساس چه مدرک و سندی به خون شهدا توهین کرده است؟
۲ نظر:
بسیار خبرهای جالب بودند رفعتی جان.
از ماجرای حجاج گرفته تا بی مدیریتی مدیران و کارگران کارخانه سرب سازی و ماجرای سینمای ایران تنها نشان از یک چیز دارد و آن اینکه هیچکس برای این ملت پشیسیزی ارزش قائل نیست...
manham ba nazare Doma movafegham
ارسال یک نظر