۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

یک شعر زیبا از یک طنز پرداز چیره دست

مهدی استاد احمد در تاریخ 6 شهریور ماه شعر طنزی در تارنگار شخصی خود نهاده است که بسیار زیبا و جالب می باشد... پست امروز را به این طنز زیبا که بر اساس یک ملودی بازسازی شده، اختصاص می دهم...
آرامگاه!
شلوارا کوتاهه، مانتوها چسبونه
دوهزارتا ليلي واسه هر مجنونه

من چه‌قد خوشبختم همه‌چي آرومه
مانتوها چسبونن، همه‌چي معلومه!

بگو اين آرايش تا ابد پابرجاس
حالا که خط‌چشم تو نگاهت پيداس!

من چه‌قد خوشبختم زندگي آسونه
زندگي شيرينه همه‌چي ارزونه

همه‌چي آرومه غصه‌ها خوابيدن
پول خوبي مي‌دن واسه‌ي زاييدن!

ما چه‌قد خوشبختيم همه‌چي آرومه
چه‌کسي بيکاره؟ چه کسي محرومه؟

غول بدبختي رو  غول خوشبختي خورد
هرچي که مشکل بود همه رو لولو برد!

قاضيا بيکارن زندونا تعطيله
پايه‌ي ميز کسي نيست کلي ميله

شيشه‌ي نوشابه جز واسه خوردن نيست
کار وانت غير از پرتقال بردن نيست!

تو خيابون غير از ليلي و مجنون نيست
روي هيچ ديواري قطره‌هاي خون نيست

نيست اصلا سانسور سايتها فيلتر نيست
توي ميزگردا پشت هم زرزر نيست!

اونقَدَر خوشبختم اونقَدَر خوشحالم
که به بعضي‌جاها وازلين مي‌مالم!

زده زير دلمون خوشي ِ افراطي...
من نخوردم چيزي يا نکردم قاطي!

اين ترانه‌ي قشنگ(همه‌چي آرومه)
اثري از من نيست، اثر باتومه!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
آقای رفعتی واسه خودت می بافی. این آقا کجاش طنز پرداز چیره دسته!

سينا برادران گفت...

با درود
جانا سخن از زبان ما مي گويي
همه چيز آرومه

دوما گفت...

چی بگیم والا؟!
حرف ما رو زد واقعا...

جستجو