۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

كودتاي 28 امرداد از زبان اسناد(1)

پيش درآمد: هربار مي خواهم در مورد 28 امرداد بنگارم يا سخن بگويم دست و دلم مي لرزد چون مي دانم واقعه اي تاسف بار و ننگين صورت گرفت. نمي خواهم متعصبانه بنويسم و از كاه كوهي بسازم تنها مي خواهم در پاسخ به كساني كه ادعا مي كنند در 28 امرداد نه خاني رفته و نه خاني آمده و اصولا ننگي به نام كودتا وجود نداشته است ، بنگارم و به عنوان يك ايراني بنويسم نهضت ملي نفت با هم دستي مستبدان و قدرت طلبان داخلي و استعمارگران خارجي  به شكست انجاميد و تاوانش را نسل هاي بعدي پرداخت كردند. سندها ي پيدا و پنهان آن چنان زياد است كه كسي نمي تواند آن ها را جزء رياكاري تاريخ و سند سازي متقلبان  بداند. متاسفانه برخي پژوهشگران با فراموش كاري و ناآگاهي دست به تحريف تاريخ مي زنند و چوب حراج به حيثيت جنبش ملي و مردمي دهه 30 مي زنند و حتا گاهي مفسدان سياسي آن زمان را با ترفند و چشم بندي نوشتاري خود بي گناهي مظلوم قلمداد مي كنند. دراين باره قصد دارم آن چه را كم گفته يا ناگفته گزارده اند بازگو كنم تا نسل كنوني و نسل هاي ديگر به فراموش كاري نيافتاند.

بخش نخست :يكي از اسنادي كه اداره ي اطلاعات عمومي وزارت امور خارجه ي امريكا در اهميت نهضت ملي نفت منتشر كرده در ذيل مي آيد كه اميد است مورد توجه پژوهشگران قرار گيرد.

تلگراف-3/AIOC.888.17512553
از سوي آچسن وزير امور خارجه به سفارت در ايران
واشنگتن،17 مارس 1951، ظهر
سري، فوري
1623، براي آگاهي شما، برداشت اوليه ي ما درباره ي ملي كردن شركت نفت ايران و انگليس به شرح زير است:
1- با وجود اين كه ايالات متحده ، به طور كلي نظر مساعدي نسبت به ملي كردن نفت ندارد، حق حاكميت دولت ها را براي ملي كردن، به شرط پرداخت سريع غرامت عادلانه، به رسميت مي شناسد ولي روي هم رفته اين سياست در خارج از كشور اعلام و تبليغ نمي گردد، چه ممكن است موجب تشويق دولت هاي خارجي ديگر به ملي نمودن بشود
2- وزارت امور خارجه در حال حاضر با ملي كردن شركت نفت ايران و انگليس مخالفت نمي كند زيرا اين مخالفت در شرايط حاضر احتمالن ايالات متحده و غرب را از نظر سياسي در ايران به مخاطره مي اندازد و ممكن است موجب از دست دادن ايران به نفع روسها گردد.
تصوير شعبان جعفري (معروف به شعبان بي مخ) در كنار آيت الله كاشاني

3- بنابراين ، تنها بيانيه ي وزارت امور خارجه اكنون منحصر به ابراز اميدواري در اين باره است كه ايران و شركت نفت ايران و انگليس بتوانند به راه حلي رضايت بخش دست يابند و جريان نفت به بازارهاي جهاني ادامه يابد و منافع مشترك خود را در سطحي گسترده تر در نظر بگيرند.
4- وزارت امور خارجه اصولن نگران اقدامات شتاب زده ي بريتانيا يا شركت نفت است، و نيز ارسال بيشتر يادداشت هاي شديداللحني، نظير آن چه قبل از اقدام مجلس درباره ي ملي كردن مبادله گرديد، ممكن است سبب واكنش هايي نامساعدتر شود.
5- وزارت امور خارجه ي آمريكا عقيده دارد پروراندن اين تصور كه اقدام مجلس نمودار احساسات مردم نيست، و انجام مانورهاي شركت و كوشش هاي آن در تهران به منظور اين كه مجلس را وادار به ابطال راي خود كند، كاري خطرناك است. ايالات متحده بايد مراقب باشد كه ايرانيان آمريكا را با اين گونه مداخلات مربوط ندانند. ما خواهيم كوشيد تا انگليسي ها را از توسل به تاكتيك هاي سال 1933 منصرف كنيم.
6- وزارت امور خارجه باور دارد كه مراجعه به ديوان بين المللي دادرسي، سازمان ملل متحد يا اقدامات ديگر احتمالن نمي توانند بدون توسل به زور، مانع نهايي ملي كردن گردد. به علاوه مطرح ساختن سابقه ي تاريخي موضوع در مراجع بين المللي در حاضر ممكن است موجب جدايي كشورهاي غربي از يكديگر شود و به ويژه كشورهاي آسيايي و جهان مسلمانان را از بقيه دور كند.
فاحشه ها و اراذل و اوباش در 28 امرداد به خيابان ها ريختند و عليه مصدق شعار دادند

7- با اين وصف، وزارت امور خارجه با توجه به اهميت فراوان نفت ايران براي بريتانيا ، از نزديك با بريتانيا مشاوره خواهد كرد و در هر موردي كه ممكن باشد، با توجه به محدوديت هاي ناشي از ملاحظات فوق، از آنها پشتيباني مي كند. ممكن است در موضع اوليه ي ايالات متحده ، كه كليات آن در اين تلگراف بيان شده است، هنگام آگاهي از ماهيت واكنش بريتانيا و روشن تر شدن وضعيت ايران، تغييرات متناسب داده شود.
8- ايرانيان ظاهرن تا كنون از نحوه ي " ملي كردن" آگاهي چنداني ندارند و در 2 ماه آينده شركت نفت ايران و انگليس بايد بتوانند، ماهرانه و با آينده نگري و اتخاذ تدابير تازه از ادامه ي عمليات شركت در ايران اطمينان يابد. به عنوان مثال بايد از مديريت و اداره ي انحصاري نفت ايران اجتناب شود تا به اخراج كاركنان، كه به عقيده ي ما بر اثر مقاومت سر سختانه ي شركت نفت ايران و انگليس در قبال ملي كردن منجر خواهد شد، نيانجامد.
9- توليد روزانه به ويژه 500000]پانصد هزار[ بشكه توليدات تصفيه شده ي ايران در حال حاضر قابل جايگزيني نيست و اين خود ايجاب مي كند تا به موقعيت و توان معامله گري ايران در مذاكرات ، بسيار توجه شود.
10- رويدادهاي سال گذشته در ايران موجب رد نمودن و بي اعتبار ساختن سياست هاي بريتانيا و به ويژه در مورد رويه ي شركت نفت ايران و انگليس در زمينه ي تجديد مذاكرات درباره ي قرارداد الحاقي شده است. به عقيده ي وزارت امور خارجه ، با جمع بندي و گرد آوري بخش هايي از وضعيت جاري ، دادن تغييراتي در سياست و يا مديريت شركت نفت الزامي است. ما بايد با وزارت امور خارجه ي بريتانيا درباره ي موضوع نفت ايران به همان همكاري موثر و ثمربخشي دست يابييم كه در سال گذشته درباره ي مشكلات نفت عراق داشتيم. "آچسن"
پي نوشت:...................

پژوهشگران گرامي براي آگاهي بيشتر از ساير سندها ي وزارت امور خارجه آمريكا به كتابي كه در همين رابطه توسط آقاي دكتر احمد علي رجايي و مهين سروري ( همسر ايشان ) تحت عنوان " اسناد سخن مي گويند" در دو جلد ترجمه و منتشر شده است، مراجعه فرمايند.

۳ نظر:

دوما گفت...

ممنون از این اطلاعات جالب.
اتفاقا ساعاتی قبل شبکه بی بی سی فارسی هم گزارشی از کودتای 28 مرداد پخش کرد که بسیار جالب بود.
با سپاس

Unknown گفت...

درود
اتفاقا رسانه ملي ما هم در اين باره برنامه پخش كرد و انقدر بي سر و ته و مزخرف بود كه تلويزيون را خاموش كردم!آقايان مي خواهند با اين وضعيت برنامه سازي با امثال بي بي سي رقابت كنند!

زهره دودانگه گفت...

درود بر شما
من فکر میکنم بیشترین زجری که امروز میکشیم ریشه در همان کودتایی دارد که در 28 مرداد سال 1332 انجام شد و ما را بدین جا کشاند. هر زمان که ملت ایران خواست به استقلال و آزادی برسد توطئه گران داخلی و خارجی از چپ و راست مانع شدند و سد ایجاد کردند. از همه مهمتر واکنش های جالب میهن پرستان سلطنت طلب!!!است که با ماله کشی می خواهد گناه شاه را در این میان بپوشانند و جالب تر از همه اینکه دکتر مصدق را به دلایلی بی معنایی از جملع میدان دادن به توده ای ها و ... مقصر این ماجرا معرفی میکنند.
وای بر ما!

جستجو