۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

سیزده آبان و روی دیگر سکه!

نگاهي به دفاعيات عباس امير انتظام
13آبان 58 دانشجويان خط امام سفارت آمريكا را اشغال كردند و 444 روز اعضاي سفارت را به گروگان گرفتند. اكثر كساني كه در تسخير سفارت نقش داشتند بعدها پست هاي متعددي به دست آوردند. تسخير كنندگان سفارت آمريكا پس از تصرف اين سفارتخانه اسنادي را منتشر كردند كه باعث هياهوي بسياري شد. بسياري از شخصيت هاي سياسي برجسته ي آن زمان نامشان در اين اسناد ذكر شده بود از جمله دكتر ابراهيم يزدي(وزير امور خارجه دولت موقت)، مهندس مهدي بازرگان(نخست وزير دولت موقت)، مهندس عباس اميرانتظام(معاون نخست وزير)و... در آن فضاي انقلابي تير به سمت عباس امير انتظام نشانه رفت و او پس از انتشار قطره چكاني بخشي از اين اسناد بازداشت شد.دادگاه انقلاب او را متهم به جاسوسي به نفع آمريكا كرده بود و پس از چندين جلسه، اين دادگاه حكم حبس ابد را براي او صادر كرد. البته دادگاه انقلاب يك سال و اندي پس از بازداشت اميرانتظام جلسات خود را برگزار كرد( آن هم بدون وكيل و انعكاس در صدا و سيما). امير انتظام قبل از برگزاري جلسات در نامه اي به دادستان كل انقلاب آقاي قدوسي نوشته بود:" براي تشكيل دادگاه علنی در پيشگاه ملت مسلمان و قهرمان ايران روز شماري مي كنم." اين دادگاه به رياست آيت الله محمد محمد ي گيلاني حاكم شرع و رييس دادگاه هاي انقلاب اسلامي مركز پس از 452 روز از بازداشت مهندس عباس امير انتظام معاون نخست وزير و سخنگوي دولت موقت و سفير سابق اين دولت در كشور اسكانديناوي برگزار شد. اتهام وي داشتن رابطه با آمريكا و ملاقات با برخي آمريكايي ها مقيم ايران بود. موارد اتهام به طور واضح تر در كيفرخواست آمده است:...
" 1- توطئه و تماس هاي پي در پي و مكرر در حدي بسيار گسترده و صميمي با عوامل آمريكايي و جاسوسان حرفه اي(CIA) در جهت به سازش كشاندن خط اصيل انقلاب و ارائه ي اطلاعات و بعضي نقطه ضعف هاي انقلاب اسلامي و حكومت نوپاي آن به عوامل دشمن.
2- اعلام مخالفت با اساس و محور انقلاب بدين بيان كه نگراني خود را از نفوذ مذهب در سياست براي عناصر دشمن اعلام مي دارد كه به تعبيري دقيق تر خود به نوعي محاربه با ايدئولوژي اسلام و قرآن است.
3- زمينه سازي و توطئه با همكاري عوامل دشمن سرسخت "آمريكاي جهانخوار" جهت از بين بردن نهادهاي انقلابي و به تعبير متهم، تشكيلات موازي با دولت.
4- زمينه سازي و اقدام در جهت انحلال مجلس خبرگان بدون هيچ گونه وجه قانوني كه اين عمل خود نوعي مخالفت با اسلام و امام و امت مي باشد."
برخي از اعضاي دولت موقت(كه پس از تسخير سفارت آمريكا به طور رسمي استعفا داد) به نفع آقاي امير انتظام شهادت دادند. مرحوم مهدي بازرگان (نخست وزير دولت موقت و دبير كل وقت نهضت آزادي ايران) در بخشي از شهادت خود در دادگاه چنين مي گويد:" بعد از باز داشت ايشان(امير انتظام) كه روي آن افشاگري هاي تلويزيون كه توسط دانشجويان پيرو خط امام صورت گرفته بود خيلي متاثر و متاسف شدم كه چگونه به صرف اظهارات كه آن اظهارات هم مستند نيست، به گفته ي كساني كه فاسق شناخته شدند، يعني دشمن ما هستند يك مامور دولت را كه طبق دعوت وزير خارجه از سفر آمده را بازداشت بكنند و به طور صريح اتهام جاسوسي مي زنند. اين شايد در اسلام جزء بزرگترين اتهامات باشد در حالي كه نه از خودش تحقيق شد و نه دادگاهي در اين مورد اظهار نظر كرده و در صدد اين بودند كه صحبتي، اعتراضي و شهادتي بدهند."
در جلسه دوم دادگاه آقاي عباس امير انتظام در دفاعيات خود نماينده ي دادستاني و دادستان را مورد انتقاد قرار مي دهد كه:" نماينده ي محترم دادستاني به مداركي استناد مي كنند كه من هرگز آن ها را نديدم..." و "دادستاني براي اثبات ادعاي خود امكان دسترسي به هر كس و هر مطلبي را داشته در حالي كه من از ابتدايي ترين حق در جوامع بشري محروم بوده ام و در مدت 463 روز گذشته بارها كتبا تقاضا كرده ام اسناد و مدارك موجود در نخست وزيري، وزارت خارجه ،سفارت ايران در سوئد كه شامل صورت جلسه كليه مذاكرات و نسخي از مصاحبه ها و اظهارات اينجانب چه در روزنامه ها و چه به صورت نسخ دولتي است در اختيارم قرار دهند كه هنوز جوابي به درخواست من نداده اند." و " حق داشتن وكيل كه طبق اصل 34 قانون اساسي حق مسلم هر متهمي است بر خلاف قانون از من سلب كرده اند..."و" در كيفر خواست من متهم شده ام كه مورد قدرداني مسوولين آمريكا قرار گرفته ام. مشابه اين قدرداني از طرف اكثر سفارتخانه ها در مورد من به عمل آمده است كه اصل نامه ها در نخست وزيري وجود دارد و من دسترسي به آن ها ندارم." و" رسانه ها گروهي دربست در اختيار مدعي يعني دادستاني است..."

آقاي امير انتظام در طول دفاعيات خود اسناد به دست آمده در سفارت آمريكا را جعلي دانست و دليلش نيز اين بود كه:" آمريكا با بر جا گذاشتن اين اسناد قصد لطمه زدن به اتحاد مردم و مصدران كار را داشته است.(كيهان 8/1/1360)دلايل غير قابل استناد بودن اسناد سفارت آمريكا در دفاعيات امير انتظام چنين است:" 1- اسنادي را كه شما به عنوان قاضي و اعضاي دادگاه انقلاب از آن بر عليه برادر و برادران مسلمان وطن پرست و انقلابي خودتان استفاده مي نماييد اسنادي است كه از طرف يك سازمان جاسوسي كافر و نماينده ي جنايتكارترين كشورهاي دنيا تهيه شده است...2- كارمندان سفارت آمريكا در مدت 3 ساعتي كه سفارت در محاصره دانشجويان بود كليه مدارك و اسنادي كه در 26 سال حكومت در ايران داشتند و مربوط به صدها هزار و هزاران نوكر مومن و وفادار آن ها بود همه را از بين بردند و تنها پرونده ي سال 1357 و 1358 يعني پرونده ي انقلاب را به جاي گذاشته اند! آيا شما از خودتان نمي پرسيد چرا همه ي پرونده ها نابود شد و چرا پرونده ي اين دو سال يا از بين برده نشد و يا اگر آن ها را پاره پاره كردند برادران دانشجو توانستند آن ها را به هم بچسبانند و آ نها را بر عليه برادرانشان مورد استفاده قرار دهند؟!اما از پرونده هاي سال هاي قبل هرگز ورقه اي هم باقي نماند؟!...3- اين اسناد مدارك در هيچ زماني در اختيار هيچ متخصصي و متهمي قرار نگرفته است...بر خلاف دستور خدا و اسلام مانند گنجينه ي راز در اختيار به خصوصي باقي ماند و نه دولت و نه من متهم توانستيم آن ها را ببينيم...4- آقايان فكر كرده ايد كه يكي از احتمالات اين سازمان مغرور و رياكار و مفسد اين باشد كه واقعيت ها را جعل كرده تا همه ي ما به جان هم بريزد؟ آيا پيش بيني اشغال سفارت با توجه به اين كه يكبار قبلن اشغال شده بود امري غير ممكن بود؟...5- ديپلمات هاي خارجي مقيم هر كشوري با افراد و گروه هاي مسوول و غير مسوول دائما تماس مي گيرند تا به نفع كشورشان از آن اطلاعات استفاده كنند بنابراين ملاقات با افراد مسوول و غير مسوول يك امري است كه هر ديپلمات انجام مي دهد، اما سند سازي كردن و در گزارش ها صحنه ها و مطالب را بر خلاف نشان دادن براي دشمنان خدا بسيار ساده است...6- ترجمه ي اسناد به دست آمده از سفارت آمريكا به فارسي توسط كارشناسان رسمي زبان به عمل نيامده و نمي تواند ارزش قانوني داشته باشد...7- عدم تسلط دادستان و نماينده ي دادستاني به زبان انگليسي...8- تمام مذاكرات و مكاتبات به عنوان يك مقام مسوول با اطلاع و اجازه ي دولت منتخب امام انجام گرفته است...9- ...اكثر مطالب مذكور در اين اسناد مغاير با واقعيات و گمراه كننده و بر خلاف حق است و به دليل عدم تسلط به زبان گزارشات فقط استنباط هاي شخصي است نه واقعيت و تازه همين گزارشات هم توسط كارشناسان زبان به فارسي ترجمه نشده...
عباس امير انتظام در دفاعيات جلسه ششم دادگاه مي گويد:"امريكا 26 سال در ايران حكومت كرد، چرا اسنادي كه (پس از تسخير سفارت آمريكا) باقي ماند اسناد سال هاي 57 و 58 است؟! ...اگر همه قبول دارند كه حكومت هاي قبل از انقلاب در خدمت مردم نبوده اند و سر سپرده بيگانگان به خصوص آمريكا بودند، چرا از خودمان سوال نمي كنيم كه مدارك هويدا،جمشيد آموزگارها،شريف امامي ها،ازهاري ها، بختيارها، اويسي ها و ديگران چه شد؟! آن ها هم در سال 57 در همين كشور بودند...من در حضور همه شما و ملت ايران اين اوراق (اسناد لانه جاسوسي)را نشان مي دهم كه از 144 برگ فقط 4 برگ آن ريز ريز شده است و دو مرتبه (توسط دانشجويان خط امام ) به هم چسبانده اند. 140 برگ (ديگر) آن كاملن سالم اند. يعني فقط 8/2 درصد اين اوراق ريز ريز شده است بنابراين ملاحظه مي فرماييد كه اوراق سالم را به جا گذاشتند و مخصوصن هم گذاشتند..."
بیطرف و ابتکار پس از اشغال سفارت امریکا

آقاي مهندس امير انتظام هنگام بيان دفاعيات خود مي پرسد چرا بين همه افراد دولت و همكاران بازرگان امير انتظام انتخاب شد؟(براي بيان اين كه او جاسوس است) و سپس با ذكر دلايلي پاسخ اين پرسش را مي دهد:" اولن امير انتظام قبل از پيروزي انقلاب به دستور مهندس بازرگان و شوراي انقلاب ، مسوول مذاكره با آمريكايي ها بود...دليل دوم اين كه امير انتظام نه تنها تحصيل كرده و وابسته به نهضت آزادي و بازرگان هست، بلكه چند سالي هم براي تحصيل در آمريكا بوده ، بعد هم ظاهر او خيلي اتو كشيده است، خوب لباس مي پوشد،در حرف هايش به كسي توهين نمي كند، قيافه ظاهرش به افراد انقلابي شبيه نيست... دليل سوم اين است كه او نماينده مخصوص نخست وزير براي گرفتن اطلاعات محرمانه اي است در حفظ ثبات كشور موثر باشد...دليل چهارم اين كه امير انتظام علاوه بر شرايط فوق به عنوان سفير در خارج از ايران هست و مردم ساده تر مي توانند باور كنند كه اگر ساخت و پاختي قرار است انجام شود، خب خارج كشور بهتر انجام مي شود..."
آقاي امير انتظام در ادامه 4 دليل براي ساختگي بودن اسناد مي آوردو توضيحي در مورد سازمان هاي اطلاعاتي مي دهد كه اين اطلاعات مي تواند سوال هاي متعددي را در مورد اسناد مطرح نمايد. آقاي امير انتظام در طول دفاعيات خود مكررا اين 4 دليل را ذكر مي كند:" 1- شناسايي كامل افراد توسط سازمان(هرگز هيچ فردي در هيچ سازماني در جهان نمي تواند عضو شود و يا همكاري نزديك داشته باشد مگر اين كه تمام زندگي و اعمال او براي آن سازمان روشن باشد)]از جمله به عهده گرفتن پست نخست وزيري[2- حفظ نام مستعار يا كد اعضا و عدم افشاي آن(در سازمان هاي جاسوسي). هيچ سازمان محرمانه اي اعم از مبارزان ملي و يا سازمان هاي اطلاعاتي و يا ضد اطلاعاتي در هيچ نقطه ي دنيا وجود ندارد كه اعضاي خودش را به ديگران معرفي كند. البته روساي اين سازمان ها از اين قانون مستثنا هستند."آقاي امير انتظام دليل دوم را به خاطر اين بيان كرد كه نام او به وضوح در اسناد منتشر شده ،آمده بود و خواننده ي اين اسناد پس از خواندنش به اين نتيجه مي رسيد كه عباس امير انتظام جاسوس است!"3- طرز تماس گرفتن يعني (تنها بودن) و محرمانه تماس گرفتن(در مورد سازمان هاي اطلاعاتي)" اين دليل هم به اين خاطر ذكر شده بود كه اكثر ملاقات هاي بيان شده در اسناد آشكار و علني بوده است آن هم با حضور منشي دفتر!" 4- نحوه ي نامه ها ي محرمانه، اگر با وزارت امور خارجه يا ركن دوستانه ارتش تماس بگيريد به شما توضيح خواهند داد كه در نامه از حروف رمز استفاده مي شود. مقصود از استفاده ي حروف رمز اين است كه كسي جز آن هايي كه كليد رمز دارند نتوانند از محتواي نامه چه از نام افراد و يا مطالب مذكور در آن اطلاع حاصل كنند..." دليل چهارم مي تواند اين پرسش را مطرح كند كه دانشجويان خط امامي چگونه از اين نامه هاي رمزدار سردرآوردند و جاسوس هاي اين سفارتخانه را پيدا كردند؟!
به هر ترتيب اين محاكمه پايان يافت و عباس امير انتظام دفاعيات خود را بيان كرد و راي نيز صادر شد اما پس از گذشت چند دهه از اين حادثه پرسش هاي فراواني مطرح است كه مدافعان تسخير سفارت آمريكا به هيچ كدام از آن ها پاسخ نگفته اند. من در اين بخش تنها به بيان برخي نكته هاي اين دفاعيات پرداختم. تحقيق درباره ي حادثه ي تسخير سفارت آمريكا و قضاياي بعدي آن به عهده ي محققاني است كه مايلند حقايق را روشن سازند...
پي نوشت.................................
براي آگاهي بيشتر از دفاعيات امير انتظام به كتابي كه تحت عنوان آن سوي اتهام منتشر شده ، مراجعه نماييد.

۴ نظر:

آیسودا گفت...

فرصتی برای کسانی که می خواستند ره صد ساله را یک شبه طی کنند و چه راهی آسانتر از این که رقبا را از میدان بدر کنند

قائم مقام گفت...

با سلام و درود

ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا آسمان است!

"زندان و زنداني" در زمان حکومت اميرالمومنين علي بن ابيطالب(ع)

در وبلاگ بخوانید

سينا برادران گفت...

با درود فراوان
از سرنوشت او بي اطلاعم. شما از او خبر داريد؟

دوما گفت...

چقدر شبیه اتفاقات سال گذشته است این موضوع!
گویا پس از سی سال دوباره انقلاب ما در اختیار تندروهایی قرار گرفته که بی هیچ منطقی بر پیکره ی ملت می تازند...

جستجو