۱۳۸۹ تیر ۳۰, چهارشنبه

قيام 30 تير(بخش اول)

قيام 30 تير1331 يكي از روزهاي به يادماندني و افتخار آفرين تاريخ سياسي ايران است. روزي كه خرد جمعي و اراده ي ملي بر استبداد و خودرايي پيروز شد و مشاركت خودجوش و خود انگيخته ي مردم درسرنوشت خود، توطئه هاي داخلي و خارجي بر ضد منافع ملي را خنثي كرد.توطئه ي دربار و انگليس  و شبكه ي پيچ در پيچ آن بر ضد دكتر مصدق ، به تشكيل مجلس هفدهم و موضع گيري نمايندگان آن در برابر مصدق منجر شد. از شگفتي انتخابات دوره ي هفدهم، انتخاب دكتر سيد حسن امامي (امام جمعه ي تهران و استاد دانشكده ي حقوق دانشگاه تهران) از مهاباد سني نشين و انتخاب عبدالرحمن فرامرزي سني مذهب از ورامين شيعه نشين بود. اين انتخابات غريب حاصل دخالت ارتش در حوزه هاي انتخابي بود. براي مثال ، انتخاب عبدالرحمن فرامرزي از حوزه ي ورامين محصول دخالت سرلشگر عباس گرزن(رييس وقت ستاد ارتش) بود. و خود فرامرزي هرگز در ورامين سكونت يا سابقه اي نداشت. هم چنين بود انتخاب مهدي ميراشرفي از مشكين شهر، فضل علي هدي از اردبيل، احمد بهادري از تبريز و بسياري ديگر كه انتخاب ايشان به اشاره ي دربار و دخالت ارتش سامان يافته بود. دخالت هاي نارواي ارتش در سياست، به تقاضاي مصدق به داشتن پست وزارت جنگ انجاميد. در پي مخالفت شاه با اين تقاضا ، مصدق در 25 تير1331 با شاه ديدار كرد. هنگامي كه ملاقات سه ساعت و نيمه ي آن روز عقيم ماند، دكتر مصدق كتبا از نخست وزيري استعفا كرد.تا اين جاي قضيه، روشن است، اما وقايع مربوط به چگونگي و چرايي استعفاي مصق و انتصاب قوام، هنوز از پرونده هاي سربسته ي تاريخ معاصر ايران است. مجله ي سفيد و سياه ( به سردبيري دكتر علي بهزادي) در 19 امرداد 1358 شماره ي فوق العاده اي منتشر كرد كه عنوان يكي از مقالات ان درباره ي قيام 30 تير از قول "يك رجل سالخورده" چنين بود:" امام جمعه ي تهران و دكتر هومن ، شاه را فريب دادند." يعني محمد رضا شاه خودش پس از استعفاي مصدق در 25 تيرماه 1331، علاقه و تمايلي به انتصاب قوام السلطنه به نخست وزيري نداشت. اما دكتر سيد حسن امامي امام جمعه تهران (رياست وقت مجلس شوراي ملي) و دكتر احمد هومن(معاون وقت وزارت دربار) به مخالفان دكتر مصدق و مخصوصا به نمايندگان مجلس و فعالان سياسي وانمود مي كردند كه شاه مي خواهد به قوام راي تمايل داده شود....
ادامه دارد

جستجو