مرحوم دكتر چمران(وزير دفاع دولت موقت) در 31 خرداد 1360 در جبهه هاي جنگ به شهادت رسيد. او به دور از جنجال هاي تبليغاتي و هوچي گري هاي جناحي وارسته ماند و خود را از آلودگي هاي قدرت دور نگاه داشت. هرچند نمي توان از برخي اشتباه ها ي ايشان سخن نراند و برخي از مواضع سياسي ايشان را قابل نقد ندانست، اما به هر شكل جان او براي ميهن فدا گرديد. آن چه مي خوانيد نامه ي دكتر چمران است به يكي از نمايندگان مجلس كه در تاريخ 5/5/1359 نگاشته شده است. اين نامه در حقيقت پاسخي است به نطق پيش از دستور اين نماينده مجلس. البته در متن نامه هيچ اشاره ي به نام نماينده ي مجلس نگرديده است و منبعي كه از آن استفاده گرديده نيز هيچ توضيحي در مورد نام نماينده و محتواي سخنرانيش نداده است و نتها دست خط دكتر چمران منتشر شده است. نامه ي نگاشته شده بازگو كننده ي چهره ي واقعي مرحوم دكتر چمران است كه مي تواند ذهن جوانان آزاده ي ايراني را تا حدودي روشن كند. و اما متن نامه:
برادر عزيزم سخنان منطقي و عميق شما كه از قلب برامده بود بر قلبم نشست و براي تشكر و احترام يك قطره اشك تقديمتان كردم....در رابطه با سخنانتان:1- عده اي براي هميشه مي خواهند دولت موقت]مهندس مهدي بازرگان[را بكوبند كه خطا كرده است، و بدين وسيله مي خواهند كمبودها و خطاهاي خود را به گردن دولت موقت بگزارند- كساني كه مي خواهند سر به زير برف كرده حقايق را نبينند- و براي هميشه از زير بار مسووليت بگريزند. دولت موقت خطاهاي زيادي داشت. ولي كساني كه آن را مي كوبند به خاطر آن خطاها نيست-بلكه غرض ورزي و گروه بندي... است.2- در حال حاضر كشور، دستخوش احساسات تند و شعارهاي انقلابي است و حقايق و واقعيت ها كمتر توجه مي شود. اصولن تصميم گيري در محل خود و توسط اشخاص متعهد و مسوول گرفته نمي شود، بلكه شعارهاي القا شده با يك موج احساسات يكباره شروع مي شود، و بدون برنامه و تفكر ، جامعه را به سويي مي برد كه خطرناك است.3- من مي دانم كه استعمار با قدرتي شيطاني در كار است و به خصوص مي خواهد بين مسلمانان تفرقه بياندازد، تا همه يكديگر را بكوبند و به خصوص شخصيت هاي مومن و محترم و امتحان داده و استخوان دار را از بين ببرند تا ديگر پايگاهي براي مردم باقي نماند- و هنگام بحران ، عده زيادي با يك هجوم، انقلاب ما را ريشه كن كند. من احساس مي كنم كه دشمن هم اكنون عده زيادي از پاكترين شخصيت هاي ما را لجن مال كرده است و بعدا نيز اين چنين خواهد كرد، عده اي از دوستان، نيز ناخوداگاه اين برنامه استعماري را پياده مي كنند.4- همان طور كه فرموديد، ما همه را مي كوبيم ولي خود را فراموش مي كنيم-كار ما- خط، عمل ما- زندگي ما چگونه با خط امام وفق مي دهد؟ همان كساني كه خود را طرفدار امام مي نامند و مخالفين خود را به اسلحه خط امام مي كوبند، خود معيارها ي اسلامي و خط امام را زير پا مي گذارند، و اين فاجعه است! و اگر شكست بخوريم خداي ناكرده، خط امام و اسلام شكست خواهد خورد.
5- همه مي دانند كه سال گذشته خود من در كردستان، قاطعانه عمل كردم، در عرض دو هفته كردستان را از دست ضد انقلاب نجات دادم كه معجزه اي بزرگ بود-اما... اما متاسفانه دوستان ما(جناح مسلمان)و دشمنان ( چپي و راستي) ما را آن قدر كوبيدند و لجن مال كردند كه راستي بي نظير بود! ولي من به خاطر ملت و به اميد خدا سكوت كردم- و افسوس كه حق و عدل توسط مدعيان اسلام و خط اما كوبيده شد.
ارادتمند - دكتر چمران
منبع مورد استفاده : ماهنامه ي توقيف شده ايران فردا- شماره 13 و 14- به سرپرستي مهندس عزت الله سحابي
برادر عزيزم سخنان منطقي و عميق شما كه از قلب برامده بود بر قلبم نشست و براي تشكر و احترام يك قطره اشك تقديمتان كردم....در رابطه با سخنانتان:1- عده اي براي هميشه مي خواهند دولت موقت]مهندس مهدي بازرگان[را بكوبند كه خطا كرده است، و بدين وسيله مي خواهند كمبودها و خطاهاي خود را به گردن دولت موقت بگزارند- كساني كه مي خواهند سر به زير برف كرده حقايق را نبينند- و براي هميشه از زير بار مسووليت بگريزند. دولت موقت خطاهاي زيادي داشت. ولي كساني كه آن را مي كوبند به خاطر آن خطاها نيست-بلكه غرض ورزي و گروه بندي... است.2- در حال حاضر كشور، دستخوش احساسات تند و شعارهاي انقلابي است و حقايق و واقعيت ها كمتر توجه مي شود. اصولن تصميم گيري در محل خود و توسط اشخاص متعهد و مسوول گرفته نمي شود، بلكه شعارهاي القا شده با يك موج احساسات يكباره شروع مي شود، و بدون برنامه و تفكر ، جامعه را به سويي مي برد كه خطرناك است.3- من مي دانم كه استعمار با قدرتي شيطاني در كار است و به خصوص مي خواهد بين مسلمانان تفرقه بياندازد، تا همه يكديگر را بكوبند و به خصوص شخصيت هاي مومن و محترم و امتحان داده و استخوان دار را از بين ببرند تا ديگر پايگاهي براي مردم باقي نماند- و هنگام بحران ، عده زيادي با يك هجوم، انقلاب ما را ريشه كن كند. من احساس مي كنم كه دشمن هم اكنون عده زيادي از پاكترين شخصيت هاي ما را لجن مال كرده است و بعدا نيز اين چنين خواهد كرد، عده اي از دوستان، نيز ناخوداگاه اين برنامه استعماري را پياده مي كنند.4- همان طور كه فرموديد، ما همه را مي كوبيم ولي خود را فراموش مي كنيم-كار ما- خط، عمل ما- زندگي ما چگونه با خط امام وفق مي دهد؟ همان كساني كه خود را طرفدار امام مي نامند و مخالفين خود را به اسلحه خط امام مي كوبند، خود معيارها ي اسلامي و خط امام را زير پا مي گذارند، و اين فاجعه است! و اگر شكست بخوريم خداي ناكرده، خط امام و اسلام شكست خواهد خورد.
5- همه مي دانند كه سال گذشته خود من در كردستان، قاطعانه عمل كردم، در عرض دو هفته كردستان را از دست ضد انقلاب نجات دادم كه معجزه اي بزرگ بود-اما... اما متاسفانه دوستان ما(جناح مسلمان)و دشمنان ( چپي و راستي) ما را آن قدر كوبيدند و لجن مال كردند كه راستي بي نظير بود! ولي من به خاطر ملت و به اميد خدا سكوت كردم- و افسوس كه حق و عدل توسط مدعيان اسلام و خط اما كوبيده شد.
ارادتمند - دكتر چمران
منبع مورد استفاده : ماهنامه ي توقيف شده ايران فردا- شماره 13 و 14- به سرپرستي مهندس عزت الله سحابي
۲ نظر:
با سلام
جناب رفعتی عزیز
مکتوبتان را بدقت خواندم.
ورود عرفا به سیاست همانند دگر عرصه ها اخلاقی است.
ورود شهید چمران به سیاست یک افتخار برای سیاست ایرانی ما محسوب میشود.
با اجازه شما از این مطلب در وبنامه ام استفاده خواهم کرد.
درود بر شما
سپاس از لطف تان
ارسال یک نظر